ارسالکننده : م.ت.ک در : 89/5/13 9:10 عصر
خدایا ، نشود روزی نتوانم ببینم حقیقت را
خدایا ، نشود که برای دیدن یار ، لحظه شماریهایم تمام شود
خدایا ،نشود ساعتی از قرارمان با یار بگذرد و ماغافل باشیم
خدایا ، اگر من دلیلی هستم برای عدم ظهور ، گناه دیگران چیست که از غیبت و ندیدن یار ، دیگر توانی ندارند.
خدایا ، بساز از شبهای گرفته ما ، نور
بشور از دلهای گرفته ما ، زنگار
برهان از چشمان ما ، پرده
بسوزان دل ما را از عشق یار
نوازش کن ما را با یاد و خاطره آمدن او
مهدی جان ، می دانم بدم و برای آمدنت ،بن بست . اما تو را دوست دارم ، تورا می خواهم.
آقا جون ، به حرمت صفای دل فاطمه زهرا ، بدی ما را با نیامدنت به رخما ن نکش.
آقاجون ، من سر قول خود به خود هستم که اگر قسمتم شد و رفتم کرب و بلا ، برم و پیدا کنم آن چیزی را که رازیست بین من و شما .
شما هم به قول خود وفا کنید.
تپش
کلمات کلیدی :
خدا - مهدی - ظهور-حقیقت - کربلا